موضوع انشاء: تابستان خود را چگونه گذراندید؟

به نام خدا

بی او...

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

” درد ” را از هر طرفش بخوانی درد است

دریغ از “درمان” که عکسش ” نامرد ” است


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اگر یار مرا دیدى به خلوت / بگو اى بى وفاى بى مروت

غمم دادى و غمخوارم نکردى / سر و کارت به فرداى قیامت

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هوس کرده ام خوب نباشم شایدحالم را بپرسی....

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

هیچ اتفاق خاصی نیفتاده! ستون حوادث خالیست...
هنوز زنده ام بی تو! باورت میشود؟


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

کوتاه ترین کلمه دنیا I
شیرین ترین کلمه دنیا LOVE
عزیزترین شخص دنیا YOU !


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

امشب شب رویای تو بود و تو نبودی / در دل همه آوای تو بود و تو نبودی
دل زیر لب آهسته تمنای تو میکرد / در حسرت دیدار تو بود و تو نبودی .


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دل تنگم و جز روی خوشت در نظرم نیست
در گیتی و افلاك به جز تو قمرم نیست
با عشق تو شب را به سحر گاه رسانم
بی لذت دیدار تو شب را سحرم نیست


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

تو را آرزو نخواهم کرد... هیچ وقت !
تو را لحظه ای خواهم پذیرفت...
که خودت بیایی... با دل خودت...
نه با آرزوی من ...!


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

این ناز که می کنی خریدن دارد / این دل به هوای تو تپیدن دارد
این قصه شبیه بهترین خاطره ها / هر روز برای من شنیدن دارد


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

افکار عاشقانه ام را
جمع که می کنم
دسته گلی می شود
شبیه تو
برای تو


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

عمریست که با سادگی ام خو دارم / درویش صفت نغمه ی یا هو دارم
ای عشق بیا مشتری جانم باش / در سینه دلی به شرط چاقو دارم !


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

چندیست ز یاران قدیمی خبری نیست / ازآن همه خوبی ومحبت اثری نیست
چشمم به در و گوش به گوشی و دلم تنگ / در کوچه تنهایی ما رهگذری نیست


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

رود اشکم که به دریاچه ی غم می ریزد / خوابم از حالت چشم تو به هم می ریزد


* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ز هجران تو پرپر می زند دل / ز دل تنگی به هر در می زند دل
چو بلبل در فراق رویت ای گل / به دیوار قفس سرمیزند دل

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

لنگر عشق زدم بر دل طوفانی تو / تکیه گاهم شده است ساحل بارانی تو

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

آن شب که شد زندگی ما آغاز ، آغاز شد افسانه این سوز و گداز
دادند به ما دلی گفتند بسوز ، دیدند که سوختیم گفتند بساز
 

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

نويسنده : Behniya | تاريخ : یک شنبه 13 شهريور 1390برچسب:,

| نوع مطلب : <-PostCategory-> |